Goldsmith

ˈɡoʊldsmɪθ ˈɡəʊldˌsmɪθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
زرگر، طلا‌ساز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد goldsmith

  1. noun An artisan who makes jewelry and other objects out of gold
    Synonyms: artisan, craftsman, goldworker, oliver goldsmith, lapidary, gold-worker

ارجاع به لغت goldsmith

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «goldsmith» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/goldsmith

لغات نزدیک goldsmith

پیشنهاد بهبود معانی