با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Half-blood

ˈhæfblʌd ˈhɑːfblʌd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این لغت در حالت صفت (adjective) در معنای اول به شکل half-blooded نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری half-blood رایج است.


شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): half blood

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective noun
    دورگه (انسان یا حیوان)
    • - The half-blood child had a unique combination of physical features from both of their parents.
    • - کودک دورگه ترکیب منحصر‌به‌فردی از ویژگی‌های فیزیکی پدر و مادر خود داشت.
    • - The half-blooded horse had the strength and endurance of its thoroughbred lineage.
    • - این اسب دورگه قدرت و استقامت تبار اصیل خود را داشت.
    • - As a half-blood, she struggled to fit in with either side of her family.
    • - او به عنوان یک دورگه، تلاش می‌کرد تا با هر دو سمت خانواده‌اش خودش را سازگار کند.
  • adjective
    ناتنی (خواهر یا برادر)
    • - He is my half-blood brother.
    • - او برادر ناتنی من است.
    • - I hate my half-blood sister.
    • - از خواهر ناتنی‌ام متنفرم.
  • noun
    برادر ناتنی، خواهر ناتنی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد half-blood

  1. Synonyms: crossbreed, cur, half-bred, half-breed, half-caste, hybrid, mestizo, mixblood, mongrel

ارجاع به لغت half-blood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «half-blood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/half-blood

لغات نزدیک half-blood

پیشنهاد بهبود معانی