آینده (مربوط به کسی که دلش میخواهد به مقامی برسد) (پزشک و نویسنده و غیره)
The would-be author spent hours each day writing, hoping to one day have her book published.
نویسندهی آینده هر روز ساعتها به نوشتن میپردازد، به این امید که روزی کتابش منتشر شود.
The would-be entrepreneur had many business ideas but could not find investors.
کارآفرین آینده ایدههای تجاری زیادی داشت اما نتوانست سرمایهگذار پیدا کند.
بهاصطلاح
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The painting was supposed to be a would-be work of art, but it ended up looking like a child's finger painting.
این نقاشی قرار بود یک اثر بهاصطلاح هنری باشد اما در نهایت شبیه نقاشی انگشتی کودکانه شد.
The sculpture was a would-be work of art, but its unconventional design left many viewers confused and unimpressed.
این مجسمه اثری بهاصطلاح هنری بود اما طراحی غیرمتعارف آن بسیاری از بازدیدکنندگان را گیج کرد و آنها تحت تأثیر قرار نداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «would-be» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/would-be