Hither

    ˈhɪðər ˈhɪðə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective adverb
    اینجا، به اینجا، اینطرفی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Come hither!
    - بیا اینجا!
    - the hither horse
    - اسب این طرفی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hither

    1. adjective not distant in space
      Synonyms:
      next to forward
    1. adverb to this place (especially toward the speaker)
      Synonyms:
      here toward to this place close nearer
      Antonyms:
      there

    Collocations

    Idioms

    ارجاع به لغت hither

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hither» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hither

    لغات نزدیک hither

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه