با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Holistic

hoʊlˈɪstɪk həʊˈlɪstɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    جامع، کلی، همه‌جانبه
    • - The holistic view of education emphasizes the importance of social, emotional, and academic learning.
    • - نگاه کلی به آموزش بر اهمیت یادگیری اجتماعی، عاطفی و تحصیلی تاکید دارد.
    • - The holistic approach to management considers the well-being of employees and the success of the business.
    • - رویکرد جامع به مدیریت، رفاه کارکنان و موفقیت کسب‌وکار رسیدگی می‌کند.
  • adjective
    پزشکی (طب) کُل‌نگر
    • - The holistic treatment included acupuncture, massage therapy, and herbal remedies.
    • - درمان کل‌نگر شامل طب سوزنی، ماساژ درمانی و داروهای گیاهی بود.
    • - holistic health care
    • - مراقبت‌های بهداشتی کل‌نگر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد holistic

  1. adjective complete, whole
    Synonyms: aggregate, comprehensive, entire, full, integrated, total, universal

ارجاع به لغت holistic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «holistic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/holistic

لغات نزدیک holistic

پیشنهاد بهبود معانی