امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Iconic

aɪˈkɒnɪk aɪˈkɒnɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more iconic
  • صفت عالی:

    most iconic

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
سرشناس, معروف، مهم، ماندگار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Michael Jackson's moonwalk is one of the most iconic dance moves in history.
- مون‌واک (رقص) مایکل جکسون یکی از معروف‌ترین حرکات رقص در تاریخ است.
- He gained iconic status following his death.
- او پس‌از مرگش جایگاهی ماندگار به دست آورد.
adjective
زبان‌شناسی نمادی، اختصاری، سمبلیک، رمزی، نمادین، تمثیلی، تصویرگونه، شمایل‌گونه
- The Eiffel Tower is an iconic symbol of Paris.
- برج ایفل نماد اختصاری از پاریس است.
- The Coca-Cola logo is one of the most recognizable and iconic symbols worldwide.
- لوگوی کوکاکولا یکی از شناخته‌شده‌ترین و اختصاری‌ترین نمادها در سراسر جهان است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت iconic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iconic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/iconic

لغات نزدیک iconic

پیشنهاد بهبود معانی