فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Impudently

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

گستاخانه، بی‌شرمانه، با پررویی، به‌طور غیرمقتضی، خوارانگارانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Talking impudently against the enemy is not the solution.

سخن گفتن به‌طور گستاخانه علیه دشمن، چاره‌ساز نیست.

The girl slowly lifted her head and looked at him rather impudently.

دختر به‌آهستگی سرش را بلند کرد و با پررویی به او نگریست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد impudently

  1. adverb saucily
    Synonyms:
    rudely impertinently insolently pertly brashly presumptuously

ارجاع به لغت impudently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impudently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impudently

لغات نزدیک impudently

پیشنهاد بهبود معانی