Ingrate

ˈɪŋɡreɪt ɪnˈɡreɪt / / ˈɪŋɡreɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun adjective
ظلم کردن بر، تعدی کردن، فشار وارد آوردن بر، نمک‌ناشناسی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
noun adjective
ناسپاس، نمک‌ناشناس، ناشکر، حق‌ناشناس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ingrate

  1. noun ungrateful person
    Synonyms: thankless person, self-seeker, bounder

لغات هم‌خانواده ingrate

ارجاع به لغت ingrate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ingrate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ingrate

لغات نزدیک ingrate

پیشنهاد بهبود معانی