امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Jacks

    ˈdʒæks dʒæks
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      jacked

    • شکل سوم:

      jacked

    • وجه وصفی حال:

      jacking

    توضیحات

    همچنین می‌توان از jackstone به‌ جای jacks استفاده کرد.

    معنی

    plural
    (با فعل مفرد- بازی کردن: در حین جهاندن توپ به بالا و پایین چیزی را از زمین بر می‌دارند، برای مثال: چند ریگ را) بازی جکز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد jacks

    1. noun The male of certain animals
      Synonyms:
      studs jackasses bucks
    1. noun Something, such as coins or printed bills, used as a medium of exchange
      Synonyms:
      money brasses scratches greens breads currencies lettuces doughs cabbages
    1. noun An instrument for elevating
      Synonyms:
      banners jacks flags colors streamers standards pennants ratchets ensigns
    1. noun A man who serves as a sailor
      Synonyms:
      tars seamen gobs seafarers laborers salts sailors navigators
    1. noun One of four face cards in a deck bearing a picture of a young prince
      Synonyms:
      knaves
    1. verb To increase in amount.
      Synonyms:
      raises jumps hikes
    1. noun A game in which jackstones are thrown and picked up in various groups between bounces of a small rubber ball
      Synonyms:
      jackstones knucklebones

    ارجاع به لغت jacks

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «jacks» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jacks

    لغات نزدیک jacks

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return