ژانگولر (فردی ماهر که همزمان چندین شی را در هوا پرتاب میکند و آنها را میگیرد)
The juggler skillfully tossed and caught the colorful balls in mid-air.
ژانگولر بهطرز ماهرانهای توپهای رنگارنگ را در هوا پرتاب کرد و گرفت.
The circus featured a talented juggler who wowed the audience with his tricks.
در سیرک یک ژانگولر توانمند حضور داشت که با ترفندهای خود تماشاگران را شگفتزده کرد.
تردست، شعبدهباز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The juggler entertained the crowd with his impressive tricks and stunts.
شعبدهباز با ترفندها و شیرینکاریهای جذابش جمعیت را سرگرم میکرد.
The cunning politician was a skilled juggler of public opinion.
سیاستمدار حیلهگر، شعبدهباز ماهری برای افکار عمومی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «juggler» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/juggler