زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Lead (a Life)

معنی lead (a life) | جمله با lead (a life)

idiom

گذراندن زندگی، تجربه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

We lead a very quiet life since Ralph retired.

از وقتی رالف بازنشسته شد، زندگی آرامی می‌گذرانیم.

It's difficult to lead a life now a days.

این روزها گذراندن زندگی سخت است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lead (a life)

  1. verb experience
    Synonyms:
    have undergo pass live spend

ارجاع به لغت lead (a life)

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lead (a life)» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lead-a-life

لغات نزدیک lead (a life)

پیشنهاد بهبود معانی