فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Leaky

ˈliːki ˈliːki

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

سوراخ‌دار، رخنه‌دار، نشست‌کننده، چکه‌کن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

A leaky faucet.

شیر آب که چکه می‌کند.

a leaky boat

قایق سوراخ (که آب وارد آن می‌شود)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leaky

  1. adjective permitting the unwanted passage of fluids or gases
    Synonyms:
    cracked split punctured
    Antonyms:
    tight
  1. adjective prone to communicate confidential information
    Synonyms:
    blabbermouthed tattling talebearing

ارجاع به لغت leaky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leaky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/leaky

لغات نزدیک leaky

پیشنهاد بهبود معانی