Manger

ˈmeɪndʒər ˈmeɪndʒə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mangers

معنی و نمونه‌جمله

noun
آخور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Baby Jesus was placed in a manger.
- عیسای نوزاد را در آخور قرار دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد manger

  1. noun a feed rack
    Synonyms:
    rack crib trough receptacle feed box stable stall cradle
  1. noun The birthplace of Christ
    Synonyms:
    cradle bethlehem stable crèche creche Holy Cradle the lowly cattle shed the oxen's stall

ارجاع به لغت manger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manger

لغات نزدیک manger

پیشنهاد بهبود معانی