شکل جمع:
membershipsعضویت، هموندی، اعضا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a membership card
کارت عضویت
The membership is opposed to this idea.
اعضا با این عقیده مخالفند.
This club has small membership.
این باشگاه اعضای معدودی دارد.
عضویت باشگاه، عضویت باشگاه ورزشی
کارت عضویت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «membership» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/membership