فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Minion

ˈmɪnjən ˈmɪnjən

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective

شخص یا جانور سوگلی، نوکر یا وابسته چاپلوس، معشوق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

minion of the people

محبوب مردم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد minion

  1. noun sycophant
    Synonyms:
    flatterer yes-man/woman bootlicker brownnoser toady fawner lackey follower slave parasite dependent subordinate fan puppet flunky stooge hanger-on groupie doormat yes-person backslapper backscratcher

ارجاع به لغت minion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «minion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/minion

لغات نزدیک minion

پیشنهاد بهبود معانی