Musci

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

خزگان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد musci

  1. noun True mosses: bryophytes having leafy rather than thalloid gametophytes: comprises orders Andreaeales; Bryales; Dicranales; Eubryales; Sphagnales
    Synonyms: bryopsida, class Bryopsida, class Musci

ارجاع به لغت musci

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «musci» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/musci

لغات نزدیک musci

پیشنهاد بهبود معانی