آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۸ آذر ۱۴۰۳

    Phone

    foʊn fəʊn

    گذشته‌ی ساده:

    phoned

    شکل سوم:

    phoned

    سوم‌شخص مفرد:

    phones

    وجه وصفی حال:

    phoning

    شکل جمع:

    phones

    معنی phone | جمله با phone

    noun countable uncountable A1

    تلفن، گوشی

    phone, تلفن، گوشی
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    Can you please answer the phone?

    می‌شه لطفاً به تلفن جواب بدی؟

    The phone rang in the middle of the night, waking me up.

    نیمه‌های شب گوشی زنگ خورد و من رو بیدار کرد.

    noun countable

    زبان‌شناسی (آواشناسی) آوا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The word "cat" consists of three phones: /k/, /æ/, and /t/.

    لغت cat از سه آوا تشکیل شده است: /k/، /æ/، و /t/.

    Understanding the phones in a language helps improve pronunciation skills.

    درک آواها در یک زبان به بهبود مهارت‌های تلفظ کمک می‌کند.

    verb - intransitive A1

    تلفن کردن، تلفن زدن، زنگ زدن

    It's impolite to phone during a meeting.

    بی‌ادبی است که در طول جلسه تلفن کنید.

    She forgot to phone before leaving the house.

    یادش رفته بود قبل از خروج از خانه زنگ بزند.

    verb - transitive A1

    تلفن کردن به، تلفن زدن به، زنگ زدن به (کسی)

    I need to phone my boss about the project.

    باید درمورد پروژه به رئیسم تلفن کنم.

    He phoned his friend to invite him over for dinner.

    به دوستش زنگ زد تا اون رو برای شام دعوت کنه.

    suffix

    (اسم‌ساز و صفت‌ساز) -زبان (اشاره به شخصی که به یک زبان خاص سخن می‌گوید یا مربوط به جمعیت گویشوران آن زبان)

    The anglophone enjoyed reading English literature.

    انگلیسی‌زبان از خواندن ادبیات انگلیسی لذت می‌برد.

    The Francophone countries collaborate on various economic and political endeavors.

    کشورهای فرانسوی‌زبان در زمینه‌های مختلف اقتصادی و سیاسی همکاری می‌کنند.

    suffix

    موسیقی (اسم‌ساز) -فون (پیش از اسامی آلت‌های موسیقی)

    The sousaphone is a brass instrument.

    سوسافون نوعی ساز برنجی است.

    The xylophone is a musical instrument made of wooden bars.

    زیلوفون نوعی آلت موسیقی است که از قطعه‌های چوبی ساخته می‌شود.

    noun

    تلفن (همراه)

    My phone needs to be charged.

    تلفنم باید شارژ بشه.

    I lost my phone and I can't find it.

    تلفنم رو گم کردم و پیداش نمی‌کنم.

    noun

    هدفون

    Can you hear me well through these Bluetooth phones?

    آیا از طریق این هدفون‌های بلوتوثی صدای من را به‌خوبی می‌شنوید؟

    The sound quality on these phones is surprisingly good for the price.

    کیفیت صدای این هدفون نسبت به قیمتش به‌طرز شگفت‌انگیزی خوب است.

    prefix

    (اسم‌ساز) -فون (پیش از اسامی دستگاه‌های انتقال صدا)

    She adjusted the microphone.

    میکروفون را تنظیم کرد.

    The radiophone was the only means of communication in the remote village.

    رادیوفون (تلفن رادیویی) تنها وسیله‌ی ارتباطی در آن روستای دوردست بود.

    suffix

    (اسم‌ساز) -فون (صدای گفتار)

    Can you tell a homophone for the word "pear"?

    آیا می‌توانید برای لغت pear هموفون (هم‌آوا) بگویید؟

    A homophone is a word that sounds the same as another but has a different meaning.

    هموفون لغتی است که تلفظ آن با لغت دیگر یکسان است اما معنای متفاوتی دارد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد phone

    1. verb to communicate with (someone) by telephone
      Synonyms:
      call telephone ring dial call-up buzz
    1. noun electro-acoustic transducer for converting electric signals into sounds; it is held over or inserted into the ear
      Synonyms:
      earphone headphone receiver earpiece telephone telephone set radiophone
    1. noun (phonetics) an individual sound unit of speech without concern as to whether or not it is a phoneme of some language
      Synonyms:
      sound speech sound

    Collocations

    cellular phone (or telephone)

    تلفن همراه، تلفن سیار

    سوال‌های رایج phone

    معنی phone به فارسی چی میشه؟

    کلمه "phone" در زبان انگلیسی به معنای "تلفن" است و از واژه یونانی "phonē" به معنای "صدا" گرفته شده است. این واژه به طور کلی به دستگاهی اشاره دارد که برای برقراری ارتباط صوتی از راه دور استفاده می‌شود. در زیر به بررسی معانی، انواع، کاربردها و نکات جالب درباره تلفن می‌پردازیم.

    معانی و کاربردها

    تلفن به معنای وسیله‌ای است که امکان برقراری تماس صوتی را فراهم می‌کند. این وسیله شامل تلفن‌های ثابت و همراه می‌شود. تلفن‌های ثابت معمولاً به یک خط تلفن متصل هستند و در مکان‌های خاصی مانند خانه‌ها و دفاتر کار استفاده می‌شوند. از سوی دیگر، تلفن‌های همراه یا موبایل‌ها به کاربران این امکان را می‌دهند که در هر مکانی که باشند با دیگران ارتباط برقرار کنند.

    تاریخچه تلفن

    تلفن در سال ۱۸۷۶ توسط الکساندر گراهام بل اختراع شد. این اختراع به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نوآوری‌ها در تاریخ ارتباطات شناخته می‌شود. بل اولین بار قادر بود صدای انسان را از طریق سیم انتقال دهد و این اختراع تحولی در نحوه ارتباط مردم با یکدیگر ایجاد کرد.

    انواع تلفن

    تلفن‌ها به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

    - تلفن‌های ثابت: این نوع تلفن‌ها به خط تلفن ثابت متصل هستند و معمولاً در منزل یا محل کار استفاده می‌شوند.

    - تلفن‌های همراه (موبایل): این نوع تلفن‌ها به شبکه‌های بی‌سیم متصل هستند و به کاربران این امکان را می‌دهند که در هر زمان و مکانی با دیگران تماس بگیرند.

    نکات جالب

    - تلفن‌های هوشمند: با پیشرفت فناوری، تلفن‌های همراه به دستگاه‌های هوشمند تبدیل شده‌اند که علاوه بر تماس، امکانات دیگری مانند ارسال پیام، دسترسی به اینترنت، عکاسی و بازی‌های مختلف را نیز فراهم می‌کنند.

    - تلفن‌های تصویری: این نوع تلفن‌ها به کاربران این امکان را می‌دهند که علاوه بر صدا، تصویر همدیگر را به صورت زنده مشاهده کنند. این فناوری به ویژه در دوران پاندمی COVID-19 محبوبیت بیشتری پیدا کرد.

    - تلفن‌های بلاک‌چینی: با ظهور فناوری بلاک‌چین، برخی از شرکت‌ها شروع به تولید تلفن‌های همراهی کردند که از این فناوری برای افزایش امنیت و حریم خصوصی کاربران استفاده می‌کنند.

    تأثیرات اجتماعی

    تلفن به عنوان یک ابزار ارتباطی، تأثیر عمیقی بر روابط اجتماعی و شیوه‌های ارتباطی انسان‌ها داشته است. با گسترش استفاده از تلفن، مردم به راحتی می‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، اطلاعات را به سرعت به اشتراک بگذارند و از راه دور با یکدیگر در تماس باشند.

    چالش‌ها

    با وجود مزایای بسیار، استفاده بیش از حد از تلفن می‌تواند منجر به مشکلاتی مانند اعتیاد به فناوری، کاهش تعاملات رو در رو و مشکلات سلامتی ناشی از استفاده طولانی‌مدت از صفحه‌نمایش شود.

    گذشته‌ی ساده phone چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده phone در زبان انگلیسی phoned است.

    شکل سوم phone چی میشه؟

    شکل سوم phone در زبان انگلیسی phoned است.

    شکل جمع phone چی میشه؟

    شکل جمع phone در زبان انگلیسی phones است.

    وجه وصفی حال phone چی میشه؟

    وجه وصفی حال phone در زبان انگلیسی phoning است.

    سوم‌شخص مفرد phone چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد phone در زبان انگلیسی phones است.

    ارجاع به لغت phone

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «phone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/phone

    لغات نزدیک phone

    • - phon
    • - phonate
    • - phone
    • - phone book
    • - phone booth
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.