همچنین plaguy نیز نوشته میشود ولی حالت نوشتار plaguey رایج است.
آزاررسان، آزاردهنده، مزاحم، مشکلساز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
These plaguey mosquitoes won't let me sleep at night.
این پشههای مزاحم اجازه نمیدهند شبها بخوابم.
That plaguy noise from the construction site is driving me crazy.
آن صدای آزاردهنده از محل ساختوساز مرا دیوانه میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «plaguey» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plaguey