امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Planar

American: ˈpleɪnər British: ˈpleɪnə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
سطحی، مسطح، دو وجهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد planar

  1. adjective Having no irregularities, roughness, or indentations
    Synonyms:
    smooth two-dimensional even flat flush level plane straight
    Antonyms:
    cubic linear
  1. Synonyms:
    applanate flattened homaloidal tabular

ارجاع به لغت planar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «planar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/planar

لغات نزدیک planar

پیشنهاد بهبود معانی