صفت تفضیلی:
more psychedelicصفت عالی:
most psychedelicتوهمزا، روانگردان (دارو)
The use of psychedelic drugs is illegal.
استفاده از داروهای توهمزا غیرقانونی است.
Psychedelic drugs are hidden killer of the drug addicts.
داروهای روانگردان قاتل پنهان معتادان هستند.
موسیقی هنر سرگیجهآور، سایکدلیک، سرسامآور، هذیانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The artist's paintings were inspired by psychedelic experiences.
نقاشیهای این هنرمند از تجربیات سرگیجهآور الهام گرفته شده است.
The 1960s was a decade known for its psychedelic culture.
دههی ۱۹۶۰ دههای بود که به خاطر فرهنگ سایکدلیکش شناخته میشود.
داروی توهمزا، داروی روانگردان
The use of psychedelics for can have unpredictable and dangerous effects.
استفاده از داروهای توهمزا میتواند اثرات غیرقابل پیشبینی و خطرناکی داشته باشد.
The use of psychedelics can alter one's perception of reality.
استفاده از داروهای روانگردان میتواند درک فرد از واقعیت را دگرگون کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «psychedelic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/psychedelic