آخرین به‌روزرسانی:

Put Forward A Theory

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

مطرح کردن یک نظریه، پیشنهاد دادن یک نظریه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Einstein put forward the theory of relativity.

اینشتین نظریه نسبیت را مطرح کرد.

The scientist put forward a new theory about the origin of the universe.

دانشمند نظریه جدیدی در مورد منشأ جهان ارائه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت put forward a theory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put forward a theory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/put-forward-a-theory

لغات نزدیک put forward a theory

پیشنهاد بهبود معانی