فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Radioactive

ˌreɪdioʊˈæktɪv ˌreɪdiəʊˈæktɪv

صفت تفضیلی:

more radioactive

صفت عالی:

most radioactive

معنی

adjective

پرتوزا، رادیو اکتیو، پرتو‌افشان، تابش‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد radioactive

  1. adjective exhibiting or caused by radioactivity
    Antonyms:
    nonradioactive
  1. adjective
    Synonyms:
    dangerous hot active energetic contaminated irradiated

ارجاع به لغت radioactive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «radioactive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/radioactive

لغات نزدیک radioactive

پیشنهاد بهبود معانی