امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Retraction

    rɪˈtrækʃn rɪˈtrækʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    استغفار، تو کشیدن، انقباض، استرداد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - His retraction of his former statements astounded the audience.
    - تکذیب حرف‌های قبلی‌اش حضار را شگفت‌زده کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد retraction

    1. noun a formal statement of disavowal
      Synonyms:
      denial disavowal disclaimer repudiation retraction revocation withdrawal abrogation reversal annulment nullification rescindment recantation abjuration renouncing forswearing disowning abnegation contradiction negative unsaying gainsaying contraversion palinode quashing setting-aside backing down backpedaling reneging about-face stand-down
      Antonyms:
      confirmation corroboration reaffirmation

    ارجاع به لغت retraction

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «retraction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retraction

    لغات نزدیک retraction

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه