امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Annulment

    ˈænəlmənt əˈnʌlmənt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      annulments

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    الغا، فسخ، ابطال

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - A marriage can end by death, divorce or annulment.
    - ازدواج می‌تواند به‌‌دلیل مرگ یا طلاق یا ابطال خاتمه یابد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد annulment

    1. noun voiding an agreement
      Synonyms:
      cancellation nullification revocation reversal repeal rescission abrogation invalidation negation undoing voiding annihilation dissolution obliteration abatement discharge retraction deletion recall rescindment vitiation abolition breakup split split up countermanding erasing neutralization dedomiciling going phfft
      Antonyms:
      validation restoration retention enactment

    ارجاع به لغت annulment

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «annulment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/annulment

    لغات نزدیک annulment

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی