آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ دی ۱۴۰۱

    Retrospective

    ˌretrəˈspektɪv ˌretrəˈspektɪv

    معنی retrospective | جمله با retrospective

    noun countable

    نمایشی از کارهایی که یک هنرمند در یک دوره‌یِ زمانیِ مشخص انجام داده است، مرور آثار

    a retrospective exhibit of an artist's work

    نمایشگاه مرور آثار یک هنرمند

    a Bob Hope retrospective

    مرور آثار باب هوپ

    adjective

    مربوط به گذشته، تفکر در مورد گذشته، با نگاهی به گذشته، گذشته‌نگر، مروری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    a retrospective album of solo Freddie Mercury tracks

    آلبومی مروری از تک‌آهنگ‌های فرِدی مرکوری

    Our survey was retrospective.

    نظرسنجی ما مروری بود.

    adjective

    حقوق (مربوط به زمان پیش از تصویب قانون یا بند قانونی) عطف‌شونده به‌ ماسبق، معطوف‌ به گذشته

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

    مشاهده

    The new law will not be retrospective.

    قانون جدید عطف‌شونده به ماسبق نخواهد شد.

    retrospective laws

    قوانین معطوف‌ به گذشته (=پیش از زمان تصویب قانون)

    adjective

    پزشکی مربوط به مطالعه و بررسی و تحلیل سابقه‌ی پزشکی افراد به‌منظور تشخیص دادن بیماری، پس‌رو، پس‌رونده‌

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده

    The role and limitations of retrospective investigations of factors possibly associated with the occurrence of a disease.

    نقش و محدودیت‌هایِ بررسی پس‌رونده‌ی عواملی که احتمالاً با بروز یک بیماری مرتبط هستند.

    a retrospective electrodiagnostic evaluation of footdrop in 303 patients

    ارزیابیِ الکترودیاگنوزیستیکِ پس‌رونده‌ مربوط به افتادگیِ پا در ۳۰۳ بیمار

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد retrospective

    1. adjective notable for thought
      Synonyms:
      reflective pensive recollective remembrance review retroactive backward
    1. adjective concerned with or related to the past
      Antonyms:
      prospective

    ارجاع به لغت retrospective

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «retrospective» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retrospective

    لغات نزدیک retrospective

    • - retrospect
    • - retrospection
    • - retrospective
    • - retrousse
    • - retroversion
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.