با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Retrospect

ˈretrəspekt ˈretrəspekt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - intransitive adverb C2
    شامل گذشته، عطف‌به‌ماسبق کننده، نگاه به گذشته، مسیر قهقرایی، پس‌نگری، پس‌نگرانه
    • - His new book begins with a retrospect.
    • - کتاب جدید او با نگاهی به گذشته آغاز می‌شود.
    • - My childhood seems happier in retrospect than it did then.
    • - از دید امروز، کودکی من شادتر از آن بود که آن روزها فکر می‌کردم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد retrospect

  1. noun afterthought
    Synonyms: hindsight, recollection, reconsideration, reexamination, remembering, remembrance, reminiscence, retrospection, review, revision, survey
    Antonyms: forethought, prophesy, prospect

Collocations

  • in retrospect

    با نگاهی به گذشته، در نگاه به گذشته، از دیدگاه امروز (درباره‌ی گذشته)

ارجاع به لغت retrospect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retrospect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retrospect

لغات نزدیک retrospect

پیشنهاد بهبود معانی