فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rostrum

ˈrɑːstrəm ˈrɒstrəm

شکل جمع:

rostrums

توضیحات:

همچنین می‌توان از شکل جمع rostra به‌ جای rostrums استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله

noun

منبر، کرسی خطابه، منقار، پوزه، تاج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

to mount the rostrum

بر کرسی خطابه رفتن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rostrum

  1. noun beaklike projection of the anterior part of the head of certain insects such as e.g. weevils
    Synonyms:
    snout platform stage podium dais stump soapbox lectern pulpit ambo tribune

ارجاع به لغت rostrum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rostrum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rostrum

لغات نزدیک rostrum

پیشنهاد بهبود معانی