گذشتهی ساده:
scalpedشکل سوم:
scalpedسومشخص مفرد:
scalpsوجه وصفی حال:
scalpingشکل جمع:
scalpsدر انگلیسی بریتانیایی معنای سوم بهجای scalp از tout استفاده میشود.
کف سر، پوست سر
After the haircut, he felt the cool breeze on his scalp.
بعداز کوتاه کردن مو، نسیم خنکی را کف سرش احساس کرد.
Dandruff can often be a sign of dryness on the scalp.
شورهی سر اغلب میتواند نشانهای از خشکی پوست سر باشد.
انگلیسی بریتانیایی (در رقابت) حریف شکستخورده، حریف مغلوبشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In the championship match, he proudly added another scalp to his collection.
او در مسابقهی قهرمانی با افتخار حریف شکستخوردهی دیگری را به مجموعهی خود اضافه کرد.
Each scalp added to her reputation as a formidable opponent.
هر حریف شکستخورده به شهرت او بهعنوان حریفی قدرتمند میافزود.
انگلیسی آمریکایی (در بازار سیاه بلیط سینما، تئاتر و غیره) خریدوفروش کردن
They were scalping tickets at double the going price.
آنها بلیطها را در بازار سیاه به دو برابر قیمت خریدوفروش میکردند.
It's illegal in some states to scalp tickets for popular events.
در برخی از ایالتها خریدوفروش کردن بلیط برای رویدادهای محبوب غیرقانونی است.
پوست سر کسی را کندن
They killed and scalped Custer and his men.
کاستر و مردانش را کشتند و پوست سر آنها را کندند.
Legends say he scalped his enemies to instill fear in his rivals.
افسانهها میگویند که او پوست سر دشمنانش را برای ایجاد ترس در رقبای خود میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scalp» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scalp