با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Scalp

skælp skælp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    scalped
  • شکل سوم:

    scalped
  • سوم شخص مفرد:

    scalps
  • وجه وصفی حال:

    scalping
  • شکل جمع:

    scalps

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive
    پوست فرق سر، پوست سر با مو، جمجمه، فرق سر، الک، غربال، پوست کندن از سر
    • - They killed and scalped Custer and his men.
    • - کاستر و مردانش را کشتند و پوست سر آن‌ها را کندند.
    • - to scalp a tennis opponent
    • - حریف تنیس خود را سخت شکست دادن
    • - They were scalping tickets at double the going price.
    • - آن‌ها بلیط‌ها را در بازار سیاه به دو برابر قیمت می‌فروختند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد scalp

  1. verb To exploit (another) by charging too much for something
    Synonyms: skin, fleece, overcharge, clip, gouge, nick, rip-off, soak

ارجاع به لغت scalp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scalp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scalp

لغات نزدیک scalp

پیشنهاد بهبود معانی