فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Scuttlebutt

ˈskʌtlbʌt ˈskʌtlbʌt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable informal

انگلیسی آمریکایی شایعه، حرف‌وحدیث

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

There’s been some scuttlebutt about layoffs, but nothing official.

یک سری شایعه‌هایی درباره‌ی تعدیل نیرو شنیده شده، ولی هیچ چیز رسمی‌ای نیست.

The office was full of scuttlebutt after the sudden resignation.

بعداز استعفای ناگهانی، اداره پر از حرف‌وحدیث شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scuttlebutt

  1. noun gossip
    Synonyms:
    talk rumor chatter hearsay grapevine chitchat babble prattle meddling blather back-fence talk dirty laundry

ارجاع به لغت scuttlebutt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scuttlebutt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scuttlebutt

لغات نزدیک scuttlebutt

پیشنهاد بهبود معانی