فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shew

ʃoʊ ʃəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    نشان دادن، نشان، ارائه (در قدیم معادل show بوده)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shew

  1. verb Establish the validity of something, as by an example, explanation or experiment
    Synonyms: show, prove, demonstrate, establish
    Antonyms: disprove

ارجاع به لغت shew

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shew» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shew

لغات نزدیک shew

پیشنهاد بهبود معانی