فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sleeve

sliːv sliːv

شکل جمع:

sleeves

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive countable B1

آستین، آستین زدن به، در آستین داشتن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

I always roll up my shirt sleeves.

من همیشه آستین پیراهنم را بالا می‌زنم.

The cable is inside a plastic sleeve.

شاه‌سیم در روکش پلاستیکی قرار دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Light bulbs are packaged in cardboard sleeves.

لامپ‌های برق را در استوانه‌های مقوایی بسته‌بندی می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sleeve

  1. noun the part of a garment that is attached at the armhole and that provides a cloth covering for the arm
    Synonyms:
    cover sheath arm envelope jacket

Idioms

up one's sleeve

پنهان ولی آماده برای استفاده

ارجاع به لغت sleeve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sleeve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sleeve

لغات نزدیک sleeve

پیشنهاد بهبود معانی