آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Straiten

American: ˈstreɪtn̩ British: ˈstreɪtn̩

معنی straiten

verb - transitive

تنگ کردن، باریک کردن، در تنگی و مضیقه گذاردن، زور آوردن، محدود کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد straiten

  1. verb distress
    Synonyms:
    broke short of money financially embarrassed perplex fluster corner
  1. verb to limit

Collocations

in straitened circumstances

در مضیقه مالی، در شرایط سخت

ارجاع به لغت straiten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «straiten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/straiten

لغات نزدیک straiten

پیشنهاد بهبود معانی