Summersault

American: ˈsʌmərˌsɔːlt British: ˈsʌməsɔːlt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
( somersault =) معلق، پشتک، پشتک زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد summersault

  1. verb An acrobatic feat in which the feet roll over the head (either forward or backward) and return
    Synonyms: somersault, somerset, summerset, somersaulting, flip

ارجاع به لغت summersault

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «summersault» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/summersault

لغات نزدیک summersault

پیشنهاد بهبود معانی