با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Tachycardia

ˌtækɪˈkɑːrdiə ˌtækɪˈkɑːdiə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable
    پزشکی تندتپشی، تاکی‌کاردی (بیشتر شدن تعداد ضربان قلب به بیش‌ازحد بهنجار)
    • - Tachycardia can be a symptom of an underlying medical condition.
    • - تندتپشی می‌تواند نشانه‌ای از بیماری زمینه‌ای باشد.
    • - The patient's tachycardia was causing him to feel dizzy and short of breath.
    • - تاکی‌کاردی بیمار باعث سرگیجه و تنگی نفس او شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت tachycardia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tachycardia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tachycardia

لغات نزدیک tachycardia

پیشنهاد بهبود معانی