امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Thingummy

ˈθɪŋəmi ˈθɪŋəmi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

چیز، همان، اسمش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thingummy

  1. noun Something unspecified whose name is either forgotten or not known
    Synonyms:
    doodad doohickey doojigger gimmick gizmo gismo gubbins thingamabob thingumabob thingmabob thingamajig thingumajig thingmajig whatchamacallit whatchamacallum whatsis widget

ارجاع به لغت thingummy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thingummy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thingummy

لغات نزدیک thingummy

پیشنهاد بهبود معانی