با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tinkle

ˈtɪŋkl ˈtɪŋkl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive adverb
جرنگ‌جرنگ، صدای جرنگ، صدای جرنگ‌جرنگ کردن، طنین داشتن، دارای طنین کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tinkle

  1. verb jingle, ring
    Synonyms: chime, chink, chinkle, clink, ding, jangle, make bell sound, plink, sound, ting, tingle, tintinnabulate

Idioms

ارجاع به لغت tinkle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tinkle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tinkle

لغات نزدیک tinkle

پیشنهاد بهبود معانی