فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tog

tɑːɡ / / tɒːɡ tɒɡ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive
    (عامیانه) جامه پوشاندن، لباس پوشیدن، جامه
    • - tennis togs
    • - لباس تنیس
    • - The men were togged out in black suits.
    • - مردها کت و شلوار سیاه پوشیده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tog

  1. noun Articles worn to cover the body.
    Synonyms: Used in plural: apparel, attire, clothes, clothing, dress, garment, habiliment, raiment
  2. verb To put clothes on
    Synonyms: clothe, dress, apparel, garb, garment, attire, enclothe, invest, raiment, habilitate, fit out

ارجاع به لغت tog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tog

لغات نزدیک tog

پیشنهاد بهبود معانی