آخرین به‌روزرسانی:

Tog

tɑːɡ / / tɒːɡ tɒɡ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive

(عامیانه) جامه پوشاندن، لباس پوشیدن، جامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

tennis togs

لباس تنیس

The men were togged out in black suits.

مردها کت و شلوار سیاه پوشیده بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tog

  1. noun articles worn to cover the body.
    Synonyms:
    clothes clothing dress apparel attire garment raiment habiliment
  1. verb to put clothes on
    Synonyms:
    dress clothe attire garb garment apparel invest fit out enclothe habilitate raiment

ارجاع به لغت tog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tog

لغات نزدیک tog

پیشنهاد بهبود معانی