زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Tog

tɑːɡ / / tɒːɡ tɒɡ

معنی tog | جمله با tog

noun verb - transitive

(عامیانه) جامه پوشاندن، لباس پوشیدن، جامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

tennis togs

لباس تنیس

The men were togged out in black suits.

مردها کت و شلوار سیاه پوشیده بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tog

  1. noun articles worn to cover the body.
    Synonyms:
    clothes clothing dress apparel attire garment raiment habiliment
  1. verb to put clothes on
    Synonyms:
    dress clothe attire garb garment apparel invest fit out enclothe habilitate raiment

ارجاع به لغت tog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tog

لغات نزدیک tog

پیشنهاد بهبود معانی