Touchdown

ˈtʌtʃdaʊn ˈtʌtʃdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun countable
(فوتبال آمریکایی: عبور دادن توپ از خط دروازه‌ی حریف که شش پوان دارد) تاچ داون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun countable
(هواپیما و فضاناو و غیره) فرود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد touchdown

  1. noun a goal in football
    Synonyms:
    goal score touch marker counter six points
  1. noun a landing
    Synonyms:
    arrival approach coming-in touching down

ارجاع به لغت touchdown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «touchdown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/touchdown

لغات نزدیک touchdown

پیشنهاد بهبود معانی