فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Traffic Jam

ˈtræfɪk ˌdʒæm ˈtræfɪk ˌdʒæm

شکل جمع:

traffic jams

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable

راه‌بندان (بند آمدن راه از شدت سنگین بودن ترافیک، عملیات جاده‌ای، تصادف و...)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

We were late to the meeting because of a traffic jam.

به دلیل راه‌بندان دیر به جلسه رسیدیم.

A sudden accident led to a massive traffic jam on the highway.

تصادف ناگهانی منجر به راه‌بندان گسترده‌ای در بزرگراه شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The city implemented new measures to reduce traffic jams.

این شهر اقدامات جدیدی را برای کاهش راه‌بندان‌های ترافیکی انجام داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد traffic jam

  1. noun traffic tie-up, a line or lines of stationary or very slow-moving traffic, caused by roadworks, an accident, or heavy congestion
    Synonyms:
    congestion blockage jam traffic congestion bottleneck gridlock rush hour roadblock logjam

ارجاع به لغت traffic jam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «traffic jam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/traffic-jam

لغات نزدیک traffic jam

پیشنهاد بهبود معانی