Veridical

American: vəˈrɪdɪkəl British: vəˈrɪdɪkəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
از روی حقیقت‌گویی، راستگو، صادق، خالص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد veridical

  1. adjective Consistently telling the truth
    Synonyms: truthful, veracious
  2. adjective Conforming to fact
    Synonyms: correct, real, true, accurate, exact, faithful, precise, right, rigorous, veracious

ارجاع به لغت veridical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «veridical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/veridical

لغات نزدیک veridical

پیشنهاد بهبود معانی