little pool, fountain, basin
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حوضچه پر از گیاهان و ماهیهای رنگارنگ بود.
The little pool was filled with colorful fish and plants.
قورباغه داخل حوضچه پرید و شنا کرد.
The tiny frog hopped into the little pool and swam around.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حوضچه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حوضچه