با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

حک کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • کندن
  • فونتیک فارسی

    hak kardan
  • فعل متعدی
    to carve, to engrave, to incise, to grave
    • - طرحی را بر میزی حک کردن

    • - to incise a table with design
    • - اسم خود را روی درختان بیچاره حک نکنید!

    • - Do not carve your name on poor trees!
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد حک کردن

ارجاع به لغت حک کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حک کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حک کردن

لغات نزدیک حک کردن

پیشنهاد بهبود معانی