با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

دوری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    dõri
  • remoteness, distance, abstention, keeping aloof, separation
  • periodic(al), recurring
  • paten, patina, dish
  • پیاده روی
  • walk
  • dory
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد دوری

ارجاع به لغت دوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دوری

پیشنهاد بهبود معانی