زاویه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • (جمع آن زاویه‌ها و زوایا است)، گوشه
  • فونتیک فارسی

    zaavie
  • اسم
    angle, vertex, gonio-
    • - مثلث سه زاویه دارد.

    • - a triangle has three angles
    • - نیمساز زاویه

    • - bisector of an angle
    • - در اثر واگرایی دو خط مستقیم زاویه تشکیل می‌شود.

    • - An angle is formed by the divergence of two straight lines.
    • - مکمل زاویه

    • - the supplement of an angle
  • آرامگاه مقدسان، بقعه
  • فونتیک فارسی

    zaavie
  • اسم
    shrine, sepulcher, mausoleum
    • - خانه‌ی الویس تبدیل به زاویه‌ای برای طرفدارانش شده.

    • - Elvis's home has become a shrine for his fans.
    • - بسیاری از زائرین در زاویه عبادت می‌کنند.

    • - Many pilgrims worship at the shrine.
  • کنج، گوشه(ی عزلت)
  • فونتیک فارسی

    zaavie
  • اسم
    corner, nook, niche
    • - هر یک از آنان در زاویه‌ای مشغول نیایش بود.

    • - each of them was praying in a corner
    • - در زاویه‌ای نشست و تمام حرکات مرا تماشا کرد.

    • - She sat in the corner, watching my every move.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد زاویه

ارجاع به لغت زاویه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زاویه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زاویه

لغات نزدیک زاویه

پیشنهاد بهبود معانی