time, duration, period, occasion, hour, distance, season, spell, era, age, stretch, epoch, cycle, years, -time, chrono-
گذشت زمان موی او را سفید کرده است.
Age has blanched his hair.
خون در زمان کمی منعقد میشود.
Blood congeals in a short time.
حساب زمان از دستم در رفت.
I lost count of time.
با گذشت زمان رابطهی آن دو دوست به سردی گرایید.
With the passing of time, a distance grew between the two friends.
دستور زبان tense
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زمان استمراری
continuous tense
زبان انگلیسی 12 زمان دارد.
English has 12 tenses.
while, the time when
در زمانیکه شما خواب بودید
while you were sleeping
زمانیکه تو را برای اولین بار دیدم، شادترین لحظهی زندگیام بود.
The time when I first met you was the happiest moment of my life.
زمان در زبان انگلیسی به Time ترجمه میشود.
زمان، یکی از بنیادیترین مفاهیم در تفکر انسانی، علم، فلسفه و زندگی روزمره است. در زبان انگلیسی، واژهی time دامنهی وسیعی از معانی را در بر میگیرد؛ از زمانسنجی دقیق گرفته تا مفاهیمی انتزاعی مانند گذر عمر یا دورههای تاریخی. زمان، مفهومی است که به ما امکان درک ترتیب رویدادها، فاصلهگذاری میان آنها و برنامهریزی برای آینده را میدهد. بدون زمان، فهم علت و معلول، پیشرفت یا حتی خاطرهسازی ممکن نبود.
در علم فیزیک، زمان یک بُعد اساسی در کنار ابعاد مکانی تلقی میشود. نظریهی نسبیت اینشتین، زمان را بهصورت پویا و وابسته به سرعت و گرانش توصیف میکند؛ بدین معنا که زمان برای ناظرین مختلف میتواند با نرخ متفاوتی بگذرد. این درک علمی از زمان، انقلابی در فهم ما از جهان ایجاد کرد و مفاهیم کلاسیکی مانند زمان مطلق را زیر سؤال برد. امروزه در علم، زمان نهتنها برای اندازهگیری، بلکه بهعنوان معیاری برای بررسی پدیدههای کیهانی، رادیواکتیو، و حتی عملکرد کامپیوترها به کار میرود.
در فلسفه و ادبیات، زمان موضوعی عمیق و گاه رازآلود است. فلاسفهای مانند ارسطو، آگوستین، کانت و هایدگر هر یک تفسیرهایی متفاوت از چیستی زمان ارائه کردهاند. برخی آن را جریان خطی و یکطرفه دانستهاند و برخی دیگر زمان را چرخهای، ذهنی یا حتی توهمی تلقی کردهاند. در ادبیات، زمان ابزار روایت است؛ نویسنده میتواند با آن بازی کند، به گذشته بازگردد یا آیندهای خیالی بسازد. روایتهایی با ساختار غیرخطی، بهویژه در رمانها و فیلمها، با دستکاری در زمان، عمق و پیچیدگی خلق میکنند.
در زندگی شخصی و اجتماعی، زمان یکی از ارزشمندترین داراییهای بشر تلقی میشود. نحوهی مدیریت زمان، ارتباط مستقیمی با موفقیت، رضایت از زندگی و بهرهوری دارد. امروزه مفاهیمی چون "مدیریت زمان"، "وقت طلاست" و "استفادهی بهینه از وقت"، در آموزش و توسعهی فردی بسیار برجسته شدهاند. علاوهبراین، وقتشناسی و احترام به زمان دیگران، نشانهای از ادب، مسئولیتپذیری و حرفهای بودن در فرهنگهای مختلف محسوب میشود.
در فرهنگها و زبانها، برداشت از زمان ممکن است متفاوت باشد. برخی فرهنگها مانند ژاپنیها یا آلمانیها زمانمحور هستند و ارزش زیادی برای دقت زمانی قائلاند. در مقابل، در برخی جوامع خاورمیانه یا آفریقا، زمان ممکن است سیالتر و منعطفتر دیده شود. این تفاوت فرهنگی بر شیوهی کار، معاشرت، برنامهریزی و حتی برداشت از تعهد و مسئولیت اثر میگذارد. در زبان نیز، زمان (Tense) یکی از ارکان اصلی ساختار دستوری است که بدون آن نمیتوان افعال را در جمله به درستی فهمید یا استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زمان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زمان