فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سبک به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسلوب

فونتیک فارسی

sabk
اسم

method, style, way, form, mode, manner, genre, vein, accent, fashion, key, tone, phraseology

سبک سعدی کاملاً با سبک حافظ تفاوت دارد.

Sadi's style is quite distinct from that of Hafez.

نقاشی‌هایی که به سبک ابتدایی او کشیده شده‌است.

Paintings done in his early manner.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

چندین سبک

divers styles

کم‌وزن

فونتیک فارسی

sabok
صفت

light, digestible, unheavy, slight, underweight, feathery, unsubstantial, papery, portable

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

سلاح‌های سبک

light weaponry

نوزاد هنگام تولد به‌طور خطرناکی سبک بود.

The baby was dangerously underweight at birth.

ناخوشایند، زشت

فونتیک فارسی

sabok
صفت

infra dig, loud, frivolous, undignified, off-color, disrespectful

او به‌خاطر رفتار سبکش در همایش رسمی مورد انتقاد قرار گرفت.

She was criticized for her frivolous behavior at the formal event.

جوک‌های سبک کمدین مورد استقبال تماشاگران قرار نگرفت.

The comedian's disrespectful jokes were not well received by the audience.

زرنگ

فونتیک فارسی

sabok
صفت

مجازی nimble, spry, quick, agile, dexterous

روباه سبک به‌راحتی از میان جنگل گذشت.

The nimble fox darted through the forest with ease.

خرگوش سبک از میان میدان گذشت.

The quick rabbit darted across the field.

آرام

فونتیک فارسی

sabok
صفت

مجازی quiet, soothed, comfortable, tranquil, relieved

گریه‌های کودک با لالایی شیرین سبک شد.

The child's cries were soothed by the soft lullaby.

پس‌از مدیتیشن، او احساس سبکی و تمرکز کرد.

After meditation, he felt tranquil and centered.

راحت

فونتیک فارسی

sabok
صفت

easy, unexacting, facile

این تمرین به اندازه‌ی کافی برای مبتدیان سبک بود.

The workout was easy enough for beginners.

این کار سبک بود و فقط چند دقیقه زمان نیاز داشت.

The task was unexacting, requiring only a few minutes.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سبک

  1. مترادف:
    استیل اسلوب راه روال روش شیوه طرز طریق طریقه منوال
  1. مترادف:
    خفیف کم‌وزن
    متضاد:
    ثقیل سنگین گران وزین

ارجاع به لغت سبک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سبک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سبک

لغات نزدیک سبک

پیشنهاد بهبود معانی