weak, feeble, faint, thin, poor, defenseless, forceless, powerless, decrepit, flaccid, infirm, enervated, impotent, posilanimous, tenuous, weakly, languid, feckless, nerveless
اتصال ضعیف بین هادی و ترمینال باعث تداخل با سیگنال شده است.
Poor contact between the conductor and the terminal was causing interference with the signal.
مثانهاش ضعیف بود و مرتب مستراح میرفت.
He had a weak bladder and went to the bathroom often.
fragile, thready, watery, rickety, puny, slender, thin, shaky
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نبض ضعیف
a thready pulse
احساسات ضعیفش باعث شد که او نتواند با انتقاد کنار بیاید.
His fragile emotions made it difficult for him to cope with criticism.
wan, invalid, sickly
نور ضعیف
a sickly light
گلهای باغ ضعیف و بیجان به نظر میرسیدند.
The flowers in the garden appeared wan and lifeless.
کلمهی «ضعیف» در زبان انگلیسی به weak ترجمه میشود.
ضعیف به حالتی گفته میشود که فرد یا چیز مورد نظر از نظر جسمانی، روحی، یا حتی کیفی کمتوان، ناتوان یا کمقدرت باشد. این کلمه میتواند در زمینههای مختلفی به کار رود؛ مثلاً وقتی میگوییم یک فرد از نظر جسمانی ضعیف است، یعنی توان و قدرت بدنی او کم است و نمیتواند کارهای سنگین یا طاقتفرسا را به خوبی انجام دهد.
در بعد روانی، فرد ضعیف ممکن است از نظر مقاومت در برابر فشارهای روانی یا هیجانات ضعیف باشد و به سرعت دچار اضطراب، استرس یا افسردگی شود.
ضعف میتواند در مواردی مانند سلامت، مهارتها، عملکرد، یا حتی کیفیت یک شیء و محصول نیز به کار رود. مثلاً میگویند یک ساختمان ضعیف است، یعنی استحکام آن پایین است و ممکن است در برابر فشار یا زلزله آسیبپذیر باشد. همچنین، وقتی میگویند کسی ضعیف در درس یا کار است، یعنی توانایی یا تسلط کافی در آن زمینه ندارد.
از نظر فرهنگی و اجتماعی، ضعف گاه با مفاهیمی مانند ناتوانی، کمبود یا حتی نقص همراه است و معمولاً نقطه مقابل «قوی» یا «توانا» محسوب میشود. با این حال، ضعف میتواند موقتی باشد و افراد یا چیزها با تلاش و تمرین میتوانند قویتر شوند. همچنین، در زبان فارسی و ادبیات، ضعف گاهی به عنوان حالتی از انسان بودن و پذیرش محدودیتها و ناتوانیها نیز دیده میشود که میتواند زمینهای برای رشد و تغییر باشد.
«ضعیف» کلمهای چندوجهی است که بیانگر کمبود توان، قدرت یا کیفیت در جنبههای مختلف زندگی، جسم، روان و حتی اشیاء است و نقش مهمی در توصیف شرایط و ویژگیهای مختلف دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ضعیف» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضعیف