آخرین به‌روزرسانی:

علاقه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / alaaghe /

interest, attachment, affection, care, fondness, partiality, penchant, liking, desire, eagerness, concern, affinity, keenness, enthusiasm, zest, fancy, soft, predisposition, spot

دلبستگی، محبت، اشتیاق

علاقه به موسیقی را در خود تقویت کردن

to cultivate an interest in music

او بدون علاقه کتاب را ورق می‌زد.

He paged the book without interest.

اسم
فونتیک فارسی / alaaghe /

property, real estate

دارایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

علاقه‌ی ازدست‌رفته

lost property

ارزش علاقه‌ی او افت کرده.

The value of his property has slumped.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد علاقه

  1. مترادف:
    اشتیاق بستگی پیوستگی تعشق تعلق تمایل توجه دلبستگی رابطه شوق عشق عطش محبت میل وابستگی
  1. مترادف:
    املاک دارایی
  1. مترادف:
    بند
  1. مترادف:
    دنباله

ارجاع به لغت علاقه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «علاقه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/علاقه

لغات نزدیک علاقه

پیشنهاد بهبود معانی