dusk, nightfall, sundown, sunset, twilight, eventide, evenfall, crepuscule, edge of night
باد هنگام غروب فروکش کرد.
The wind died down at sunset.
او از سحرگاه تا غروب کار میکند و برای استراحت هم مکث نمیکند.
He works from dawn to dusk, nor does he pause for rest.
مجازی ending, end, last stages (of)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او اغلب با احساسات متناقض به غروب حرفهاش فکر میکند.
He often reflects on the ending of his career with mixed feelings.
این پروژه به غروب خود نزدیک میشود و ما هیجانزده هستیم.
The project is nearing its end, and we are excited.
کلمهی «غروب» در زبان انگلیسی به sunset ترجمه میشود.
غروب زمانی از روز است که خورشید به افق میرسد و نور آن کمکم ناپدید میشود، و آسمان رنگهای زیبایی مانند نارنجی، قرمز و بنفش به خود میگیرد. این لحظه یکی از جلوههای طبیعی زیبا و آرامشبخش است که بسیاری از افراد دوست دارند آن را تماشا کنند و از زیباییاش لذت ببرند.
غروب علاوه بر زیبایی بصری، در فرهنگها و ادبیات نماد پایان روز، گذر زمان، آرامش و گاهی حتی تلخی یا اندوه نیز هست. در فیلمها، شعرها و نقاشیها، غروب معمولاً فضایی احساسی و شاعرانه خلق میکند که به انسانها یادآوری میکند همه چیز در زندگی گذراست و هر پایانی میتواند آغاز تازهای باشد.
همچنین، در زندگی روزمره، غروب زمان مناسبی برای استراحت، تأمل و تجدید قوا پس از یک روز پرکار به حساب میآید. به همین دلیل، بسیاری از مردم در هنگام غروب به تماشای مناظر طبیعی یا گذراندن وقت با عزیزان خود علاقهمندند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «غروب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غروب