فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فرومایه به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

foroomaaye

base or ignoble(person)

عامیانه cheap, lowdown, lowlife

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مجازی scum

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فرومایه

  1. مترادف:
    بدسرشت بی‌آبرو بی‌اعتبار بی‌سروپا بی‌قدر پست پست‌فطرت جلب حقیر خسیس خوار دنی دون دون‌همت ذلیل رذل رذیل زبون سفله کنس متذلل ناچیز ناستوده ناکس نانجیب وغب
    متضاد:
    جلیل

ارجاع به لغت فرومایه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرومایه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فرومایه

لغات نزدیک فرومایه

پیشنهاد بهبود معانی